چند سالی بود که وقتی در سایت تورهای گردشگری جستجو میکردم، خانههای به رنگ سفید و آبی در کنار سواحل کشور تونس، توجهم را جلب میکرد. از طرف دیگر دوست داشتم به قاره جدیدی سفر کنم زیرا کلیه سفرهای من مربوط به قاره آسیا بود. در این میان، کشور تونس یکی از مقاصد مورد علاقهام برای سفر بود از آنجاییکه، شرکتهای گردشگری اندکی برنامه سفر به تونس را در دستور کار خود دارند، با توجه به محدودیت عرضه، قیمت نسبتا بالایی را طلب میکردند که برای اغلب ایرانیان پرداخت این هزینه سنگین امکانپذیر نمیباشد.
با این شرایط سفر به تونس کمکم برای من داشت تبدیل به رویا میشد. تا اینکه چند نفر از دوستان که قبلا با آنها همسفر بودهام، در اواخر سال 1403، تصمیم گرفتند که با هزینه مناسب برای سفر به تونس برنامهریزی کنند. من نیز که علاقه زیادی به دیدن این کشور داشتم، با توجه به شرایط استثنایی پیشآمده، استقبال کرده و به دوستانم ملحق شدم.
تهیه بلیط هواپیما
در گام نخست، باید بلیط هواپیما را تهیه میکردیم. پرواز به تونس معمولا به دو صورت انجام میشود:
روش اول: پرواز مستقیم که از تهران بطور مستقیم به تونس بوده که هزینه مربوطه در آن تاریخ حدود ۷۰ میلیون تومان بود.
روش دوم: پرواز غیر مستقیم که از تهران به استانبول و استانبول به تونس انجام شده که در این حالت هزینه حدود ۴۰ میلیون میگردید.
به دلیل اقتصادیتر بودن، ما روش دوم را انتخاب کردیم و ابتدا بلیط رفت و برگشت پرواز استانبول به تونس را برای تاریخ 14/2/1404 از سایت خریداری کردیم.
از آنجاییکه هیچ گرانی بی حکمت و هیچ ارزانی بیعلت نیست، پروازهای غیر مستقیم که از استانبول به شهر تونس انجام میشود در اغلب موارد دارای مشکل کنسلی و تاخیر هستند، بطوریکه پرواز ساعت ۱۲ ظهر رفت ما از استانبول به ساعت ۶ صبح روز بعد و پرواز ساعت ده شب برگشت از شهر تونس به ساعت ۷ صبح روز بعد منتقل شد. با توجه به اینکه محل اقامت را باید ترک می کردیم، مجبور شدیم ۲ شب را در فرودگاه سپری کنیم.
در نتیجه اگر قصد استفاده از این پرواز را دارید یا باید تحمل سپری کردن احتمالی شب در فرودگاه را داشته باشید و یا باید هزینه بیشتری برای اقامت پرداخت نمایید. همچنین بهتر است برای کاهش ریسک تداخل احتمالی با پرواز تهران استانبول و بالعکس، حداقل یک شب را در استانبول اقامت کنید. با توجه به موارد فوق و از آنجایی که دوست داشتم در استانبول هم گشتوگذاری انجام دهم، بلیط رفت به استانبول را برای تاریخ 12 اردیبهشت 1404 خریداری کردم.
رزرو اقامتگاه در تونس
گام بعدی رزرو اقامتگاه مناسب در کشور تونس بود. با توجه به اینکه ما قصد داشتیم از شهرهای مختلفی بازدید کنیم، به منظور سهولت در رفتوآمد، تصمیم گرفتیم در سه شهر شامل تونس، حمامات و سوسه اقامت کرده و از این مناطق به سایر شهرهای مورد نظر سفر کنیم. بدین منظور یکی از همسفران به نام مهشید خانم از سایت بوکینگ اقدام به رزرو کردند. با توجه به عدم امکان استفاده ایرانیها از کارتهای اعتباری بانکی بینالمللی، رزرو به صورت پرداخت در محل انجام شد که در این صورت گزینههای قابل انتخاب محدود میباشد. مشخصات اقامتگاهها در توضیحات سفر به شهر مربوطه ارائه خواهد شد. همچنین شهرهای مورد نظر ما برای اقامت و گردش در عکس شماره 1 مشخص شده است.

دریافت ویزا
خوشبختانه کشور تونس در راستای تحکیم روابط با ایران و کمک به رونق صنعت گردشگری دو کشور، روادید گردشگری را برای ایرانیان دارای پاسپورت عادی لغو کرده تا بدین ترتیب، شهروندان ایرانی بتوانند تنها با تهیه بلیت رفت و برگشت هواپیما و رزرو هتل و تور تونس، در هر بازه ۱۸۰ روزه به مدت ۱۵ روز در تونس اقامت داشته باشند. این اقدام از خرداد سال 1403 انجام شده است.
پرواز از تهران به سمت استانبول
برای عزیمت به استانبول پرواز ساعت ۱۸ را خریداری کردم. خوشبختانه پرواز تاخیر نداشت و حدود ساعت 21 به فرودگاه استانبول رسیدم. بعد از طی کردن مسیر طولانی از ابتدا تا محل خروج از فرودگاه (که در واقع خودش یک شهرک محسوب میشود)، برای سوار شدن به اتوبوس و رفتن به سمت میدان تقسیم، به طبقه منفی ۲ رفتم. بلیط اتوبوس ۲۸۳ لیر بود که فروشنده گفت حتما باید استانبولکارت هم خریداری کنی و در مجموع ۴۰۵ لیر پرداخت کردم. بعد از رسیدن به میدان تقسیم، به راحتی محل اقامت که حدود 10 دقیقه با میدان فاصله داشت را پیدا کرده و به دوستانم ملحق شدم.
محل اقامت در کوچه پس کوچه های خیابان تالارباشی قرار داشت و دارای یک اتاق خواب بزرگ و یک سوییت بود. با توجه به هزینه یک شب که برای 4 نفر، معادل 4 میلیون تومان بود، کیفیت نسبتا مناسبی داشت ولی محل اقامت مطلوب من نبود.
صبح روز بعد برای تهیه صبحانه به سمت مغازههای اطراف میدان تقسیم رفته و یک بسته نان چند تایی به قیمت ۹۰ لیر و یک پنیر کوچک به قیمت ۷۰ لیر خریدم. در این شهر یک بسته نان و یک بسته پنیر ۱۶۰ لیر حدود 350 هزار تومن شد که واقعا از تورم بالای ترکیه شوکه شده بودم.
بعد از صرف صبحانه برای گشتوگذار در استانبول زیبا، راهی محله فاتح شدیم. از میدان تقسیم خط سبز رنگ مترو را سوار شده و چند ایستگاه بعد پیاده شدیم. از آنجا هم گفتند باید با تراموا بروید که ما تصمیم گرفتیم پیادهروی کنیم. هزینه مترو هم ۲۷ لیر بود که میبایست با استانبولکارت پرداخت شود. در مسیر مسجد سلیمانیه را دیدیم و به سمت منطقه فاتح رفتیم که مجموعه های تاریخی مثل ایاصوفیه، مسجد آبی، آب انبار باسیلیکا و ...در این محدوده قرار دارد. این منطقه بسیار شلوغ و پر از توریست بود.
مقابل امکان توریستی صفهای طولانی تشکیل شده بود. من خیلی دوست داشتم آب انبار باسیلیکا را ببینم که دیدم یک صف طولانی بسته شده و هزینه بلیط هم ۱۵۰۰ لیر بود که به دلیل شلوغی و قیمت بالای ورودی منصرف شدم. در صورتیکه قصد بازدید از اماکن توریستی استانبول را دارید، صبح زود از خواب بیدار شده و سعی کنید حدود ساعت 9 صبح مقابل این اماکن باشید در غیر اینصورت معمولا با صف طویلی مواجه خواهید شد.

بعد از یک گردش دو ساعته در محله سلطان احمد، تصمیم گرفتیم برای گذران وقت با کشتی به سمت جزیرهها برویم. به طرف اسکله امینونو رفتیم ولی گویا دیر رسیدیم و کشتیها رفته بودند. در آن محدوده تصمیم گرفتیم ناهار بخوریم. رستورانها بسیار شلوغ بود. دو نفر دونر کباب مرغ و دو نفر ساندویچ ماهی و هر کدام به قیمت ۱۵۰ لیر خریدیم. بعد از خوردن غذا کمی روی چمنها استراحت کردیم و سپس پیاده به سمت برج گالاتا و ساحل و میدان تقسیم حرکت کردیم. واقعا از پا درد دیگر توان راه رفتن نداشتیم. تصمیم گرفتیم به همان خانه برگشته و از صاحب آنجا درخواست کنیم اجازه بدهد چند ساعت استراحت کنیم که ایشان هم در ازای دریافت 500 لیر موافقت کردند.
بعد از استراحت و صرف شام، با مترو به طرف فرودگاه استانبول حرکت کردیم و شب را در فرودگاه سرد سپری کردیم. حدود ساعت ۷ صبح به طرف شهر تونس پرواز کردیم. مدت زمان پرواز حدود ۳ ساعت بود و با توجه به اختلاف ساعت استانبول با تونس، حدود ۸ صبح به فرودگاه تونس رسیدیم.
روز اول-ورود به کشور تونس
بعد از رسیدن به فرودگاه تونس، در بخش کنترل پاسپورت از ما پرینت اقامتگاههایی را که رزرو کرده بودیم خواستند که حتما باید همراه داشته باشید. پس از اتمام مراحل فرودگاه و تحویل بار، تاکسی گرفتیم که برای دو تاکسی بعد از کلی چونه زدن ۲۰ دلار پرداخت کردیم. اقامتگاه ما نزدیک فرودگاه و تقریبا در حومه شهر قرار داشت. یک آپارتمان دو خوابه داخل یک شهرک که برای ۲ شب اقامت و 5 نفر با قیمت 98 یورو رزرو کرده بودیم. مسئول اقامتگاه هم خانم خوشروئی بودند.
روز اول، بعد از صرف ناهار و استراحت کوتاه، تصمیم گرفتیم به خیابان حبیب بورقیبه که به شانزلیزه تونس معروف هست برویم. خیابانی تمیز و تقریبا شبیه بلوار کشاورز تهران بود. ما روز یکشنبه به تونس رسیدیم و این خیابان نسبتا خلوت بود. بعد از پیادهروی و گرفتن چند عکس و خوردن بستنی، دیدیم تا شب وقت زیادی داریم و تصمیم گرفتیم به سمت منطقه سیدی بوسعید برویم که از محله های توریستی و بسیار معروف شهر تونس و از جاهای دیدنی تونس هست.

گشتوگذار در منطقه سیدی بوسعید
سیدی بوسعید دهکده یا شهرک کوچکی است که در فاصله ۲۰ کیلومتری از شهر تونس و در کنار دریا واقع شده و ساختمانهای به رنگ سفید و آبی در ساحل آن زیبایی خاصی به این منطقه بخشیده است. برای رسیدن به این منطقه، از خیابان حبیب بورقیبه سوار اتوبوس یا به قول خودشان مترو شدیم که کرایه آن نفری یک دینار است. دینار واحد پول تونس بوده که ارزش آن در زمان سفر ما حدود ۲۷ هزار تومان بود. در واقع در ازای پرداخت ۱۰۰ دلار، حدود ۲۹۶ دینار میتوان دریافت کرد.
پس از رسیدن به این منطقه، وارد میدان شده که یک مسجد هم بالای میدان قرار دارد. از ضلع شمالی میدان وارد خیابان اصلی شده که پس از طی سربالایی و دیدن خانهها و معابر زیبا در نهایت میتوان به ساحل زیبا رسید. در واقع بخش اصلی روستا بر روی ارتفاعات ساخته شده و مشرف به اسکله و دریا میباشد.

در اینجا رستورانها و کافههای متعددی وجود دارد که ما تصمیم گرفتیم در یکی از آنها، چای بنوشیم و خستگی درکنیم. 5 عدد چای سفارش دادیم که دیدیم چند چای بدرنگ، ولرم و با طعم نعنا و به قیمت ۵ دینار برایمان آوردند. به حدی بدمزه بود که تا آخرین سفر در کشور تونس، نه تنها هرگز هوس نوشیدن چای در کافه نکردیم بلکه سوژه جوک و خنده ما در طول سفر هم شده بود. البته گویا به این چایها، چای مراکشی گفته میشود و برخی هموطنان از طعم آن تعریف کرده بودند ولی ما اصلا دوست نداشتیم.

پس از گشتوگذاری حدود یک ساعت یا کمی بیشتر، با اتوبوس به شهر تونس برگشتیم. وقتی به انتهای خط رسیدیم، به راننده محل اقامت را بر روی نقشه نشان دادیم و از ایشان راهنمایی خواستیم. راننده مهربان وقتی فهمید مسلمان هستیم، اتوبوس را پارک کرد و با ماشین خودش ما را به محل اقامت رساند و هزینه ای هم قبول نکرد و بابت لطفی که در حق ما کرد، خاطره خوشی در انتهای شب برای ما ساخته شد.
همان شب تصمیم گرفتیم کمی میوه و سبزی بخریم. چند سیبزمینی، هلو، موز و گوجهفرنگی برداشتیم و وقتی فروشنده حساب کرد، به ما گفت حدود ۲۸۰ دینار میشود. مهشید پول میوهها را حساب کرد و از من پرسید به نظرت خیلی گرون نیست؟ گفتم بله خیلی گرونه، حدود صد دلار از پولمون بابت این چند قلم میوه رفت. تصمیم گرفتیم میوهها را پس بدهیم. رفتیم و از فروشنده خواستیم دوباره حساب کند. در کمال تعجب دیدیم سیبزمینی بالای ۷۰۰ هزار، موزها بالای ۳ میلیون و سایر اقلام نیز به همین روال حساب شده است. ما گفتیم با این قیمت نمیخواهیم و میوهها را پس دادیم. بیرون از مغازه از یکی دو نفر سوال کردیم و یک نفر گفت یک کیلو سیبزمینی حدود ۳ دینار هست و ما فهمیدیم طرف وقتی دیده ما توریست هستیم، تمام اعداد را ضرب در 10 کرده و با خودش گفته اینها که نمیفهمند.
نتیجه میگیریم در این کشور هم مثل همه دنیا هم آدم خوب هست و هم آدم بد، هم یک راننده بامحبت و شرافتمند دیده میشود و هم فروشنده بیوجدان.
روز دوم- گردش در منطقه باستانی کارتاژ
در این روز ما تصمیم گرفتیم از منطقه باستانی کارتاژ دیدن کنیم. امروزه این منطقه تبدیل به حومه ثروتمندنشین تونس شده و ویلاهایی پر از باغهای میوه در آن احداث شده است. کارتاژ در واقع اولین امپراتوری در شمال آفریقا بوده که توسط یک ملکه لبنانی (فنیقی ها) که به شمال آفریقا مهاجرت کرده بود، پایهگذاری شده است. کارتاژ حکومتی بسیار قدرتمند بوده اما در نهایت این تمدن باستانی پس از چندین مرحله جنگ توسط رومیها نابود شد. سپس رومیها شهر خود را بر روی بقایای کارتاژ بنا کردند که در حال حاضر بیشتر بقایای شهر که دارای معماری رومی است، به چشم میخورد.
ما از محل اقامت پیاده حرکت کردیم و با استفاده از نقشه و سوال از اهالی، در نهایت تاکسی گرفتیم که راننده ما را در کنار یک دریاچه پیاده کرد و گفت از اینجا شروع به بازدید کنید. با دیدن آن دریاچه، به یاد دریاچه اوان در شهر قزوین افتادم.
طبق معمول با استفاده از نقشه دنبال مناطق توریستی میگشتیم. لازم به ذکر است ما maps me را نصب کرده بودیم که از طریق این اپ، میتوان نقشه شهرها و کشورهای مورد نظر را دانلود و بصورت آفلاین استفاده کرد. در حین پیدا کردن لوکیشنها، از معابر و کوچههای کارتاژ عبور کردیم که زیبایی خاصی داشته و شباهتی با برخی از شهرهای شمالی و جنوبی کشور خودمان داشتند. در ادامه مسیر سربالایی را طی کرده و چشم انداز زیبایی رو به دریا را هم در پیش رو داشتیم. در نهایت به محوطه بزرگی رسیدیم که در آن یک کلیسا قرار داشت. در قسمت ورودی برای بازدید باید بلیط تهیه میکردیم. مبلغ بلیط ۱۲ دینار بوده که با این بلیط ۷ محل توریستی را میتوانستیم بازدید کنیم.

پس از تهیه بلیط وارد محوطه شدیم. اسم این منطقه تپه بیرسا است. تپه بیرسا قبلا یک قلعه باستانی فنیقیه بوده که قدمت آن به قرن سوم قبل از میلاد باز میگردد. طبق افسانههای محلی، بنیانگذار و ملکه کارتاژ، ملکه دیدو (آلیسا) در اینجا زندگی میکرده است. از جلوی تپهای که با ویرانههای زیبای قلعه مزین شده است، می توان موزه کارتاژ، بنادر باستانی و خلیج زیبای آبی تونس را دید. در اینجا کلیسایی برای یادبود سن لویی، شاه و قدیس فرانسوی ساخته شده که هنگام بازدید ما، کلیسا بسته بود.

بعد از بازدید از تپه بیرسا، باید راهی دیگر اماکن باستانی میشدیم. با توجه به فاصله نسبتا زیاد آنها از یکدیگر (حدود 20 دقیقه پیاده روی تا هر یک)، تصمیم گرفتیم تاکسی بگیریم. با کمی چونه زدن دو تاکسی با مبلغ ۱۴۰ دینار کرایه کردیم و قرار شد بعد از اتمام بازدید، در منطقه سیدی بوسعید پیاده شویم. ما هم که خسته از پیادهروی داخل کارتاژ برای پیدا کردن آثار باستانی و همچنین کلافه از آفتاب تند و سوزان شده بودیم، به سرعت راهی سایت بعدی شدیم.
سایت دوم حمامهای آنتونیوس یا حمامهای کارتاژ یا حمام آنتونی نام داشت. حمامهای آنتونیوس در قرن دوم میلادی ساخته شده و به افتخار امپراتور روم، آنتونینوس پیوس نامگذاری شدند. این حمامها در دوران امپراتوری روم باستان یکی از باشکوهترین و مجللترین حمامهای عمومی بودهاند. آنها نمونهای از معماری و مهندسی رومی در مقیاس بزرگ بوده و از سیستمهای پیشرفته گرمایشی و آبرسانی بهره میبردند. سیستم گرمایشی این حمامها شامل کورههایی برای تولید هوای گرم، کانالهای زیرزمینی برای توزیع گرما در کف و دیوارها و ستونهای سنگی برای هدایت گرما به بخشهای مختلف بود. آب مورد نیاز حمامها از طریق مخازن بزرگ آب تأمین میشد که توسط قناتها به این مخازن هدایت میشدند.
این محل، محوطه بسیار جذاب و چشم انداز زیبایی رو به دریا دارد. در حال حاضر متاسفانه اکثر بخشها تخریب شده اما برخی ستونها و بقایایی از اتاقها همچنان پابرجاست.


سایت سوم بندر باستانی نام داشت. این بندر توسط فنیقیها ساخته شد و به دلیل موقعیت استراتژیک خود در حوضه مدیترانه، به یک قدرت دریایی و تجاری بزرگ تبدیل شد.

نام سایت چهارم توفه است. البته شک دارم که توفه در سایت چهارم قرار داشت و یا در بندر واقع شده است. توفه معبد مقدسی بود که خدای خورشید را در آن میپرستیدند. نتایج حفاریها نشان میدهد که در دوران ابتدایی تاسیس شهر رسم بود که مردم اولین نوزاد خود را در اینجا قربانی کنند تا مورد لطف خدایان قرارگیرند.

سایت پنجم آمفی تئاتر رومی نام داشت که مربوط به قرن دوم میباشد. متاسفانه بیشتر بخش های این بنا بجز چندین اتاق زیرزمینی و ستونهای بزرگ آن تخریب شدهاند. آخرین سایتی که بازدید کردیم، تئاتر رومی بود که در اینجا به دلیل خستگی و گرما گشت خیلی کوتاهی زدیم.


یک سایت هم گویا تعطیل بود. بعد از اتمام گردش در کارتاژ راننده ما را به منطقه سیدی بوسعید رساند که بسیار به کارتاژ نزدیک بود. ما در اینجا فهمیدیم صبح چقدر دور خودمان چرخیده بودیم، چون اگه مثل روز قبل به خیابان حبیب بورقیبه میرفتیم با اتوبوس خیلی راحتتر و سریعتر به کارتاژ میرسیدیم.
وقتی به سیدی بوسعید رسیدیم حدود ساعت ۳ یا ۴ بود و خسته و گرسنه بودیم و تصمیم گرفتیم داخل یکی از رستورانها ناهار بخوریم. برای ناهار ۳ تا پیتزا به قیمت هر پرس ۱۸ دینار سفارش دادیم. یک پیتزای بدمزه که داخل آن رب گوجه یا سس ریخته بودند و پنیری که حالت کف کرده و ظاهری ناخوشایند داشت. خلاصه برای رفع گرسنگی پیتزاهای بدمزه را خوردیم و باز به این نتیجه رسیدیم خوشمزهترین پیتزاها در ایران تهیه میشوند.

بعد از صرف ناهار و قدم زدن در کوچهها به ساحل زیبای سیدی بوسعید رسیدیم که با دیدن آن ساحل، یاد ساحل زیبای بریس در چابهار افتادم. حدود یک ساعت در کنار ساحل به عکس گرفتن و استراحت پرداختیم و از فضای زیبای آن لذت بردیم.


هنگام برگشت از ساحل، باران شروع به باریدن کرد و ما به سرعت خودمان را به ایستگاه اتوبوس رساندیم. بعد از سوار شدن به اتوبوس و طی کردن مسیری، با استفاده از نقشه متوجه شدیم اگه بین راه پیاده شویم و تاکسی بگیریم سریعتر میرسیم. بعد از پیاده شدن، با راننده یک ون صحبت کردیم و محل اقامت را به ایشان نشان دادیم. ایشان هم زحمت کشید و بعد از کلی چرخش داخل شهر، ما را به جای خانه به آخرین ایستگاه اتوبوس رساند و ۲۰ دینار (حدود 2 برابر کرایه عادی) هم از ما گرفت. یعنی ما ۲۰ دینار دادیم که به همان جایی برویم که اتوبوس هم میرفت. نمیدانم چرا بابت این حقهبازی و اتلاف وقت به این فرد، اعتراض نکردیم شاید چون خیلی خسته بودیم و حال و حوصله جروبحث نداشتیم.
در نهایت از همانجا تاکسی گرفتیم. راننده گفت من در نزدیکی محل اقامت شما را پیاده میکنم. بعد از پیاده شدن، همینطور که زیر باران راه میرفتیم و سردمان شده بود، یک دفعه چشم مهشید به تابلوی کرایه ماشین افتاد. گویا عدو (راننده ون) سبب خیر شد که ما مجبور شویم بخشی از مسیر را پیاده طی کنیم. از آنجاییکه مهشید گواهینامهاش را داخل ایران بین المللی کرده بود، برای کرایه ماشین صحبت کردیم و در نهایت یک ماشین سوزوکی دنده ای را برای ۶ روز و روزی ۸۰ دینار کرایه کردیم و قرار شد ماشین را فردا صبح به ما تحویل بدهند.
روز دوم اقامت در تونس هم بدینصورت گذشت تا ما برای عزیمت به طرف شهر حمامات در روز سوم آماده شویم.
روز سوم- حرکت به طرف شهر حمامات
در این روز ما خوشحال بودیم که خودمان ماشین داریم و از سرگردانی و دنبال اتوبوس و تاکسی گشتن و سروکله زدن با رانندهها و سر کار رفتن توسط آنها راحت شدیم. حدود ظهر ماشین را به ما تحویل دادند. ما از اطراف ماشین فیلم و عکس گرفتیم که موقع تحویل برای گرفتن پول بیشتر بهانه نداشته باشند. البته بخش مهمی که ما حواسمون نبود که عکس بگیریم صندوق عقب و لاستیک زاپاس بود که بعدا دلیلش را خواهم نوشت.
فاصله تونس تا حمامات حدود ۶۵ کیلومتر است و حدود یک ساعت توی راه بودیم. براحتی محل اقامت را پیدا کردیم. اقامتگاه ویلایی به رنگ سفید دارای دو اتاق خواب و ورودی زیبا که یاد ویلاهای شمال میافتادیم و حس خوبی به ما دست داد. مسئول اقامتگاه هم آدم خوشبرخورد و مودبی بود. ما برای دو شب اقامت مبلغ 62 یورو پرداخت کردیم.

پس از تحویل محل اقامت، ناهار را آماده کردیم. با توجه به اطلاعاتی که در مورد غذاهای تونس گرفته بودیم و اغلب میگفتند که غذاها با ذائقه ایرانیها جور نیست، ما از ایران خورشتهای آماده خریدیم و مقداری برنج هم آوردیم تا بتوانیم پلو و خورشت بخوریم. بعد از ناهار تصمیم گرفتیم استراحت مختصری بکنیم و به بازدید از شهر برویم. آنروز هوا بارانی بود و تا پایان باران صبر کردیم و وقتی بیرون رفتیم، زمان زیادی از روز باقی نمانده بود.
شهر حمامات، شهری بسیار زیبا و مقصد اول توریستها و نماد فرهنگی کشور تونس میباشد. این شهر به دو بخش قدیم و یاسمین تقسیم شده است. بر اساس اطلاعاتی که بدست آوردیم، تصمیم گرفتیم به سمت مدینه یاسمین برویم. این منطقه دارای هتل های لوکس، رستورانهای متنوع و مراکز خرید مدرن و سواحل زیباست.

همچنین پارک تفریحی کارتاژلند که از تفریحات تونس هست نیز در این قسمت قرار دارد. کارتاژلند یکی از مقاصد محبوب گردشگران تور حمامت در تونس و دارای شهربازی و پارک موضوعی است. این مجموعه تفریحی شامل بخشهای مختلفی مانند دالان آینه، کاروسل، خانه شادی، سینما 5 بعدی، استخر توپ و تفریحات آبی میباشد. به نظر میرسید زمانی که ما آنجا رسیدیم تعطیل شده بود.

در این بخش کوچه های پیچدرپیچ شبیه کوچههای قدیمی شهرهای تونس هم احداث شده است که کاربری تجاری و بازار دارد.
به دلیل اینکه فصل توریستی نبود اغلب رستورانها، کافهها و کلا محدوده خلوت بود. ما حدود 3 ساعت در مدینه یاسمین گردش کردیم و از فضای زیبا و مدرن این منطقه لذت بردیم و روز سوم در کشور تونس را با بازدید از این جاذبه زیبا به پایان رساندیم.

روز دوم اقامت در حمامات
بعد از خوردن صبحانه بنا به پیشنهاد یکی از دوستان راهی شهر نابل شدیم. این شهر مرکز ساخت صنایع دستی بویژه سفال، سرامیک و وسایل چوبی است. وقتی وارد شهر شدیم ابتدا به سمت ساحل رفتیم که ساحل دنج و زیبایی داشت و چند دقیقهای آنجا بودیم. اغلب خانههای اطراف ساحل نابل ویلایی و شیک ساخته شده بودند و گویا منطقه مرفهنشین این شهر بود ولی نکته جالب اینجاست که اکثر خیابانهایی که از آنها عبور کردیم، خاکی بودند. جای تعجب بود که با وجود خانههای لوکس وگرانقیمت، کوچهها آسفالت نداشتند.

بعد از ساحل به سمت مرکز شهر رفتیم که بازار و محلههای سنتی را ببینیم. در این قسمت جای پارک نبود و وقتی جا پارک پیدا کردیم کلی دور شده بودیم. با توجه به گرمای هوا و آفتاب سوزان، از پیادهروی به سمت مرکز شهر منصرف شدیم. سپس یک سفالفروشی پیدا کردیم و دوری توی مغازه زدیم. با توجه به اینکه کشور خودمان هم صنایع سفال مرغوب و زیبایی دارد، خرید از اینجا زیره به کرمان بردن بود، در نتیجه به دیدن بسنده کردیم.
در مجموع شهر نابل، بجز ساحل دنج و خلوت، اماکن توریستی چشمگیری نداشت و گویا فقط بازار آن معروف هست. لازم به ذکر است، کشور تونس برای خرید کشور مناسبی نیست زیرا قیمت اجناس و بطور مثال پوشاک حدود ۲ تا ۳ برابر ایران است. به نظر من خرید را باید به وقتهایی که از بازار سنتی و معابر قدیمی شهرها بازدید میکنید، اختصاص دهید و هنگام خرید در بازار باید حسابی چونه بزنید. اجناس مناسب برای خرید هم صابونهای معطر، انواع کیف و کفش چرم، روغن آرگان و مگنت و نظایر اینهاست.
برای حسن ختام برنامه نابل، مقداری گوشت چرخکرده برای کباب ماهی تابهای خریدیم. قیمت گوشت گاو حدود ۹۰۰ هزار تومان بود.
بعد از صرف ناهار و کمی استراحت، به طرف مدینه و ساحل حمامات رفتیم. ساحل حمامات هم زیبایی خاص خودش را داشت. معمولا در کنار ساحل هم یک قلعه ساخته شده که از جاذبههای گردشگری شهر به شمار میرود.

در کنار ساحل آرامگاه قرار دارد که سنگ قبرهای زیبایی داشتند و بالای سر سنگقبرها، بطری و کاسه آب گذاشته بودند. گویا این یک رسم قدیمی است و اعتقاد داشتند پرندهها از این آب میخورند و ثوابش به روح درگذشته رسیده و به نوعی خیرات محسوب میشود. به نظر من کار قشنگی ست چون کمک بزرگی به پرندهها در فصل گرما میکند.
مانند سایر شهرهای تونس، بخش مدینه شامل کوچههای باریک و پیچ در پیچ با خانههای به رنگ سفید و آبی و بازار سنتی است.

بعد از اتمام گشتوگذار در این منطقه، یک بار دیگر به سمت مدینه یاسمین رفتیم و در این منطقه زیبا پیادهروی کردیم. در انتها هم کمی اطراف اقامتگاه را گشت زدیم و بدین ترتیب بازدید از شهر زیبای حمامات به پایان رسید.
روز پنجم در کشور تونس- حرکت به طرف شهرهای قیروان و سوسه
مقصد بعدی ما شهر سوسه بود که ما ۳ شب یک واحد آپارتمان دوخوابه با قیمت 153 یورو در این شهر رزرو کرده بودیم. قبل از سوسه، قرار شد ابتدا از شهر قیروان که بین مسیر بود، دیدن کنیم. قیروان شهری مذهبی بوده و مسجد جامع معروفی دارد که مورد توجه توریستها قرارگرفته است.
در شهر قیروان کنار مسجد جامع قیروان پیاده شدیم. مسجد جامع قیروان یکی از مهمترین مساجد کشور تونس است که با نام مسجد عقبه بن نافع نیز شناخته میشود. ساخت مسجد در سال ۶۷۰ میلادی (۵۰ هجری قمری) آغاز شد. در واقع تاریخ ساخت به زمان احداث این شهر قدیمی باز میگردد و میتوان آن را یکی از قدیمیترین مساجد جهان به شمار آورد.
ورودی مسجد ۱۲ دینار بود که ما بلیط نخریدیم و داخل نرفتیم و از همان در ورودی چند عکس گرفتیم. البته گویا بازدید از مسجد برای مسلمانان رایگان است که ما نمیدانستیم. ضمنا پوشش بدن و موی خانمها برای ورود الزامی است و کلاه هم قابل قبول هست.

بعد از خروج از مسجد، داخل کوچه پس کوچههای قدیمی پیادهروی کردیم که مثل بقیه شهرهای تونس بود فقط از نظر نظافت و بهداشت، از سایر شهرها ضعیفتر بود. در حین پیادهروی، یک جوان تونسی از ما خواست دنبالش برویم تا اماکن دیدنی را به ما معرفی کند. دنبال جوان براه افتادیم و ما را به طرف مسجد سهدرب برد. متاسفانه مسجد بسته بود و ما چند تا عکس گرفتیم و مجددا دنبال او حرکت کردیم و بعد از چند دقیقه پیادهروی ما را به موزه یا کارگاه فرش برد. موزه با وجود فرشهای رنگارنگ خیلی قشنگ و جذاب شده بود. بعد از موزه فرش، به طرف محلی رفتیم که داخل طبقه دوم، یک شتر را بسته بودند.
وقتی شتر میچرخید، آسیاب را به حرکت درمیآورد. نام این محل چاه بروطه است. چاهی که بنابر افسانهها آب آن بهصورت جادویی با آب چشمه زمزم در ارتباط است. زیرا در روزگاران قدیم، فردی انگشتر خود را در چاه زمزم گم کرده و آن را در چاه بروطه پیدا میکنند. در اینجا به ما توی کاسههای سفالی آب دادند. بعد از پایان گردش در محله قدیمی قیروان، ۲۰ دینار به جوان تونسی بابت حقالزحمه راهنمایی و لیدریش، پرداخت کردیم که خدا را شکر از دیدن این مبلغ بسیار خوشنود شد و ما هم از دیدن شادی آن جوان، شاد شدیم.

بعد از بازدید از قیروان، به طرف شهر سوسه حرکت کردیم. وقتی به اقامتگاه رسیدیم، دوستان سعی کردند با مسئول آنجا ارتباط بگیرند که فکر کنم بیش از یک ساعت طول کشید تا آقای محترم تشریف آوردند. اقامتگاه ما داخل یک برج، در طبقه سوم و با چشمانداز زیبا رو به دریا قرار داشت. وقتی وارد شدیم، درخواست وایفای کردیم که ایشان گفتند اینجا وایفای ندارد و باید سیم کارت تهیه کنید. یک جوانی داخل کافه طبقه همکف لطف کردند و اینترنت گوشی خود را با ما به اشتراک گذاشتند که البته به سختی متصل میشد. گوشی من که فقط یک بار آنهم برای چند ثانیه متصل شد، به همین دليل تصمیم گرفتم سیم کارت بخرم چون واقعا حوصله سختی کشیدن برای برقراری اینترنت را نداشتم. بعد از خوردن ناهار و استراحت نسبتا خوب، به سمت ساحل که نزدیک محل اقامتمان بود حرکت کردیم و با یک پیادهروی دلچسب کنار ساحل، روز اول سوسه را به پایان رساندیم.

روز دوم اقامت در سوسه- حرکت به طرف آمفی تئاتر سنگی و طلایی شهر الجم
در این روز بعد از صرف صبحانه به طرف شهر الجم حرکت کردیم که یکی از خاصترین و زیباترین آثار تاریخی جهان در این شهر قرار دارد. شهر الجم در قرن سوم قبل از میلاد ساخته شد. در قرن دوم میلادی ساخت آمفی تئاتر بزرگ شهر آغاز شد تا نمادی از ثروت و رفاه شهروندان آن باشد. این بنای شبیه به کولوسئوم، دومین اثر برجسته از دوران امپراطوری روم باستان است. کولوسئوم اصلی در شهر رم ساخته شده و این بنا در الجم، ابعاد و اندازه کوچکتری دارد. در این مجموعه برای بیش از ۳۰ هزار تماشاگر صندلیهایی برای نشستن ایجاد شده بود تا شاهد رویدادهای ورزشی، مسابقات خونین گلادیاتورها و کشتار مجرمان توسط حیوانات وحشی در صحنه باشند.
این بنا از یک طرف انسان را مات و مبهوت شکوه و عظمت خودش کرده ولی از طرف دیگر غم زیادی با خود به همراه دارد. چه بسیار انسانهایی که به بردگی گرفته شده بودند، خون یکدیگر را برای شادی تماشاگران میریختند و به اصطلاح انسانهایی که از دیدن زجر همنوع خود، کف میزدند و هورا می کشیدند. فکر نمیکنم تاکنون دیده شده که حیوانات درنده، از دیدن لحظات جان دادن همنوع خود خوشحالی کنند.
قبل از بازدید از آمفی تئاتر، یک محل خدمات سیمکارت و موبایل دیدیم. من که دنبال سیمکارت بودم، تصمیم گرفتم از همانجا تهیه کنم. قیمت سیمکارت ۵ دینار و هزینه شارژ حداقلی ده دینار بود که ۴ گیگ نت داشت. به دوستان گفتم من تهیه میکنم و با هم، از طریق هات اسپات استفاده میکنیم که البته بعد متوجه شدم هات اسپات کار نمیکند. ابتدا فکر کردم سیم کارتهای تونس را گردشگران نمی تونند هات اسپات کنند و با خودم گفتم چقدر بدجنس هستند ولی وقتی داخل منزل خواستم با سیمکارت خودم به لبتاب وصل بشم دیدم همان پیغام را داد. خلاصه توی گوگل سرچ کردم و مشکل را حل کردم. نمیدانم چرا آنجا به فکرمان نرسید لااقل دلیل این مشکل را سرچ کنیم. با توجه به موارد فوق، دو توصیه دارم:
نکته اول: در هر کشوری که چند روز اقامت داردی، در صورتیکه هزینه خرید سیمکارت آن کشور مناسب میباشد، حتما تهیه کنید چون خیلی مفید است، همچانکه سیمکارت در روزهای بعد، واقعا کار راهانداز بود. برای خرید هم حتما باید پاسپورت را به همراه داشته باشید.
نکته دوم: هر مشکلی که برایتان پیش میآید، ابتدا راهحل رفع مشکل را در گوگل جستجو کنید، به احتمال زیاد راهحلی پیدا میکنید و شرایط راحتتری در پیش خواهید داشت.
در ادامه به طرف ورودی آمفی تئاتر رفتیم که هزینه ورودی ۱۲ دینار بود که شامل بازدید از موزه باستانی هم میشد. با خرید بلیط آماده رفتن به این بنای باشکوه شديم.

به محض ورود به آمفیتئاتر، به سه خانم جوان ایرانی برخورد کردیم و کمی با هم از وضعیت سفر صحبت کردیم. پس از جدا شدن از آنها به گشتوگذار در این بنای باشکوه پرداختیم.
این بنا ۱۴۹ متر طول و ۱۲۴ متر عرض دارد و جایگاه تماشاچیان آن در سه ردیف و ارتفاع ۳۰ متری ساخته شده است. آمفیتئاتر الجم که تماماً از سنگ ساخته شد، هیچ فونداسیونی ندارد و نمای بیرونی آن سه ردیف از طاقهای قوسیشکل به روی هم را در برمیگیرد. درون این آمفیتئاتر، اکثر زیربنای تکیهگاهی برای جایگاه تماشاچیان بهخوبی حفظ شده است. بخش جنوبی این آمفیتئاتر، سالمترین قسمت آن است. ما حدود 2 ساعت در این بنای باشکوه گشت زدیم. هوا هم خوشبختانه معتدل بود و فقط در برخی نقاط آفتاب نسبتا ملایمی داشتیم.

پس از اتمام بازدید از این بنا و قبل از ورود به موزه، یک ملون با دوستان برای رفع تشنگی خوردیم و خیلی چسبید. سپس به سمت موزه باستانشناسی یا موزائیک رفتیم. این موزه در فاصلهی یک کیلومتری از آمفیتئاتر الجم، ساخنه شده که برای نمایش آثار خارقالعاده از کاشیها و موزاییکهای رومی احداث شده است. تمامی این موزاییکها به زیبایی رنگآمیزی شدهاند و در وضعیت بسیار خوبی به نمایش درآمدهاند.

بازدید از شهر المنستیر یا موناستیر
پس از اتمام بازدید از شهر الجم، تصمیم گرفتیم سری هم به شهر المنستیر بزنیم زیرا به نحوی در مسیر برگشت به سوسه قرار داشت. با توجه به اینکه گرسنه بودیم، از یک اغذیهفروشی که در مسیرمان بود مرغ بریان خریدیم و به همراه نان و نوشابهای که از مغازه دیگری گرفتیم به دنبال جایی میگشتیم که ناهار بخوریم. دو طرف جاده درختان زیتون کاشته شده بود و اول میخواستیم زیر سایه درختان بشینیم که چشممان به پیادهروی یکی از خانهها که سایه خیلی خوبی داشت افتاد. کارتنهای خالی که قبلا برداشته بودیم را به عنوان زیرانداز استفاده کردیم و نشستیم و مشغول ناهار خوردن شدیم. بعد از گذشت چند دقیقه دیدیم در باز شد و دو تا خانم خوشرو ما را به خانه دعوت کردند و ما هم از آنها تشکر کردیم و گفتیم اینجا راحتیم.
بعد دیدیم دارند برایمان میز و صندلی میآورند که گفتیم ما راحتیم و زحمت نکشند. این دفعه برایمان یک غذایی آوردند که بخش عمده آن تخم ماهی یا به قول شمالیها اشپل به همراه سیبزمینی و فلفل بود که مزه تندی داشت. فقط یک نفر از دوستان که خیلی خوشغذا بود مقداری از غذا را خورد و بقیه را داخل یک ظرف ریختیم که مثلا ما خوردیم. کنار غذا هم خیارهای برش خورده گذاشته بودند که آنها را کامل خوردیم. بعد هم یک پارچ شربت آبلیموی خنک و خوشمزه آوردند که توی گرما خیلی چسبید. بعد از ناهار به طرف شهر موناستیر به راه افتادیم.

شهر موناستیر در ساحل شرقی تونس و در جنوبشرقی خلیج حمامات واقع شده است. موناستیر به دلیل داشتن قلعه تاریخی رباط و سواحل زیبایش معروف است و یکی از مقاصد گردشگری محبوب در تونس محسوب میشود. این قلعه تاریخی با معماری خاص خود، نمایی زیبایی از دریای مدیترانه را ارائه میدهد.
زمانی که به این شهر رسیدیم من به همراه دو نفر از دوستان تصمیم گرفتیم از رباط بازدید کنیم که ورودی این مکان ۸ دینار بود. دو نفر دیگر از دوستان هم به طرف ساحل رفتند. رباط موناستیر یک قلعه تاریخی و یکی از قدیمیترین رباطهای جهان اسلام است که در قرن هشتم میلادی ساخته شده است. این رباط به عنوان یک دژ دفاعی و همچنین مکانی برای عبادت و تأمل علما استفاده میشده است.
ما از محوطه درونی به طرف بالای برج رفتیم که آنجا باد شدیدی میوزید. حدود یک ساعت برای بازدید وقت گذاشتیم. بعد از بازدید از قلعه دوستان را پیدا کردیم و با توجه به خستگی و وزش باد شدید، تصمیم گرفتیم سوار ماشین شویم و به سمت سوسه حرکت کنیم. خیلی دوست داشتم کنار آن ساحل زیبا پیادهروی کنم ولی با توجه به خستگی و کمبود وقت و سرمای هوا نتوانستم. توصیه من این است که اگر خواستید این شهر زیبا را ببینید حدود 2 تا ۳ ساعت وقت بگذارید و وقتی سرحال هستید بروید که بتوانید از زیباییهای این شهر و خصوصا ساحل جذاب و مدرن آن لذت ببرید. در انتها، روز دوم اقامت در سوسه را با بازدید از دو شهر زیبا به پایان رساندیم.


روز سوم اقامت در سوسه
ما تصمیم گرفتیم این روز را به دیدن از خود سوسه اختصاص بدهیم و قرار شد از بازار سنتی شروع کنیم. بازار سوسه کنار قلعه واقع شده و در انتهای بازارگردی متوجه شدیم سر از قلعه درآوردیم. بازار سنتی سوسه، بازار زیبا و بزرگی است که معابر آن مانند سایر شهرهای تونس کمعرض و پیچ در پیچ است. دیدن مغازههایی که اغلب به رنگ سفید میباشد چشمنواز بوده و قدمزدن در این بافت سنتی بسیار لذتبخش است.


در این بازار ما توانستیم مقداری خرید کنیم. من از اینجا یک جفت صندل پسرانه و یک جفت دمپایی چرم به قیمت ۶۰ دینار خریدم. سایر دوستان هم چند لباس به قیمت مناسب و تخفیف بالا خرید کردند. اغلب فروشندهها، ابتدا قیمت بالایی را پیشنهاد میدهند و وقتی میبینند مشتری تمایل چندانی ندارد و قصد دارد از مغازه خارج شود، تخفیف بالایی میدهند. در اینجا مقدار تخفیف با فاصله گرفتن از فروشنده رابطه مستقیم دارد. توصیه میکنم داخل این مدل بازارها حسابی چونه بزنید. ما حدود ۳ ساعت داخل بازار گشت زدیم و برای ناهار به سمت اقامتگاه رفتیم.
بعد از ناهار دو نفر از همسفران به سمت دریا رفتند ولی من و بقیه دوستان، خواب و استراحت را ترجیح دادیم چون سمت ساحل هوا کمی سرد بود.
بعد از یک استراحت خوب و هنگام عصر به طرف سوسه مال رفتیم. اینجا یک مال بزرگ و پر از برندهای معروف بود که طبق معمول ما فقط تماشا کردیم چون قیمتها خیلی بالا بود. بعد از گشتزنی و دیدن قیمتها به طرف کارفور رفتیم و مقداری مواد غذایی برای وعدههای شام و ناهار فردا خرید کردیم. کلا آن روز ما به بازدید از مراکز خرید گذشت و بدین ترتیب آخرین روز اقامت در سوسه هم به پایان رسید.

ترک سوسه و حرکت به سمت شهر تونس
در این روز باید سوسه را ترک میکردیم. ابتدا به طرف ساحل رفتیم تا برای آخرین بار ساحل را ببینیم. ساحلی شنی و زیبا که متاسفانه مردم کلی پوست تخمه ریخته بودند. کمی کنار ساحل قدم زدیم و چند عکس گرفتیم.

بعد از زمان کوتاهی به راه افتادیم و حوالی ظهر به شهر تونس رسیدیم. ابتدا به طرف اقامتگاه رفتیم که داخل محلههای قدیمی قرار داشت. رانندگی داخل این کوچههای باریک هم پر دردسر بود. وقتی رسیدیم یکی از اهالی که خانم بود سعی در کمک به ما برای پیدا کردن خانه داشت که بعد از حدود نیم ساعت، توانستیم پیدا کنیم. خانهای با معماری سنتی. من عاشق این معماریها هستم و همیشه داخل ایران هم ترجیح میدهم در هتل سنتی و محلههای قديمي اقامت کنم چون هم محیط این خانهها خیلی باصفاست و هم پیادهروی در محله های قديمي بسیار لذت بخش است.
مشکل این محلهها عدم امکان پارک ماشین داخل کوچههاست که به ناچار ماشین را با فاصله از اقامتگاه پارک کردیم .وارد خانه که شدیم، دیدیم دو خانم مشغول نظافت هستند و متوجه شدیم خدا رو شکر جای خیلی تمییزی است. ما این اقامتگاه را برای یک شب و به مبلغ 78 یورو رزرو کرده بودیم. بعد از تحویل، تصمیم گرفتیم به طرف شهر بنزرت برویم و ناهار را هم همانجا بخوریم چون اگر استراحت میکردیم، احتمالا دیدن شهر بنزرت را از دست میدادیم.
بازدید از شهر بنزرت یا بیزرت، شمالی ترین شهر تونس
ظهر به بعد به طرف شهر بنزرت حرکت کردیم. گویا شهر بندری بنزرت، شمالیترین نقطه قاره آفریقاست. این شهر مستقیما مشرف به سواحل مدیترانه است و دریا را به مناطق صنعتی محلی وصل میکند. جاده تونس- بنزرت هم جاده زیبا و سرسبزی بود. حدود یک ساعت تو راه بودیم. وقتی به این شهر رسیدیم، ابتدا تصمیم گرفتیم کنار پارک ساحلی ناهار بخوریم. در حالیکه داخل ماشین آفتاب روی سرمون بود و از گرما داشتیم تبخیر میشدیم، وقتی کنار ساحل رفتیم از شدت باد زیاد، از سرما یخ میزدیم.
از خودم میپرسیدم این دیگر چه آب و هوایی است؟ قربان سواحل خودمان، لااقل کنار سواحل ایران آدم تکلیفش با گرما و سرما روشن است، دمای ساحل با داخل شهر در طی روز تفاوت چندانی ندارد ولی اینجا آدم نمیداند چه لباسی باید بپوشد. از آب و هوا که بگذریم، پارک ساحلی زیبایی بود و روبروی ما چشمانداز پل بنزرت قرار داشت. ما ناهار را در اینجا خوردیم. برای ناهار هم ساندویچ کالباس درست کرده بودیم. البته لازم به ذکر است سوسیس و کالباسهای تونس واقعا خوشمزه و باکیفیت است.

نزدیک ما یک خانم محجبه تونسی نشسته بود و با صوت زیبایی قرآن میخواند. از ایشان آدرس اماکن دیدنی را گرفتیم و به سمت آنها به راه افتادیم. محل توقف بعدی، به نظر بلوار ساحلی بود. در طول مسیر پیادهروی، یک طرف قلعه و طرف دیگر مشرف به آب بود که وجود قایقهای متعدد زیبایی خاصی به این قسمت بخشیده بود. در ادامه مسیر هم کافهها قرار داشتند. برای لذت بردن بیشتر از مناظر زیبا، داخل یکی از کافهها نشستیم و کاپوچینو سفارش دادیم.

پس از گردش در این محل به طرف ساحل اصلی بنزرت که ساحل شنی زیبایی بود، حرکت کردیم و کمی کنار دریا نشستیم که طبق معمول به دلیل سرمای هوا، محل را ترک کرده و به طرف شهر تونس حرکت کردیم و شب هنگام خسته و کوفته از سفر آن روز که در واقع از سوسه به تونس و از تونس به بنزرت و برگشت به تونس انجام شده بود، به اقامتگاه برگشتیم.

آخرین روز اقامت در کشور تونس
این روز، آخرین روز اقامت ما در کشور تونس بود. برنامه آنروز، گشت داخل شهر و بازدید از مدینه تونس و بازارگردی بود. قبل از رفتن به سمت بازار، یکی از دوستان که نگران وضعیت ماشین بود، پیشنهاد دادند، ابتدا سری به ماشین بزنیم. ما هم خوشحال و خندان براه افتادیم و وقتی به محل پارکینگ رسیدیم، از دیدن آن صحنه شوکه شدیم. شیشه کوچک سه گوش درب عقب را شکسته بودند. اولین شک به دزدیدن لاستیک زاپاس بود که در صندوق را باز کردیم و دیدیم بله، حدسمان درست است. آقا دزده علاوه بر دزدیدن لاستیک زاپاس، دو عینک، یکی طبی و یکی هم آفتابی و ۵ تا مگنت را هم برده بود.
داخل محوطه کلی ماشین پارک بود، چرا بین این همه ماشین، ماشین کرایه ای ما؟؟؟!!! البته بعضیها هم حدس میزنند شاید کار خود شرکت کرایه ماشین باشد تا با این بهانه بتوانند پول بیشتری بگیرند، البته این فقط یک حدس است و اینکه درست یا نادرست باشد، خدا میداند. یک آقای باشخصیت و خونگرم که بعدا فهمیدم مهندس برق هستند، پیشنهاد دادند به پلیس اطلاع بدهیم و همراه ما به دفتر پلیس آمدند. اداره پلیس، یک مامور را همراه ما فرستادند. مامور پلیس ماشین را بازدید کردند و به دوستان گفتند شما تقصیری ندارید و بیمه باید خسارت را بدهد. به مسئول اقامتگاه هم اعتراض کردند که چرا وقتی پارکینگ ندارید، به مسافر اجاره میدهید؟

دوستان با شرکت اجاره ماشین که مسئولش فردی به نام عمر بود صحبت کردند و ایشان هم گفتند این موارد شامل بیمه نمیشود و من ماشین را به شما کرایه دادم، مسئول شما هستید و خسارت را از شما می گیرم. طبق برآورد ایشان مبلغ ۱۹۶۲ دینار خسارت ماشین بود که شامل لاستیک، رینگ و شیشه بود. دوستان گفتند ما خودمان از نمایندگی سوزوکی تهیه میکنیم که بعد از کلی دردسر و وقت گذاشتن، با مبلغ ۷۸۰ دینار خریداری کرده و تحویل دادند. دست آخر عمر گفت باید ۵۰ دینار هم بابت نصب شیشه بدهید که در نهایت ۳۰ دینار پرداخت کردند. حسابی برای ما کیسه دوخته بودند. اشتباهی که ما کرده بودیم از داخل صندوق عقب و لاستیک زاپاس عکس نگرفته بودیم که بتوانیم ثابت کنیم چه مدل رینگی استفاده کرده بودند ولی گویا دوستان رینگ معمولی خریدند.
دوستان حدود ۴ عصر به اقامتگاه رسیدند و دورهم ناهار خوردیم. توی این چند ساعت، ما سه نفر هم که کار خاصی نداشتیم، برای خرید به بازار رفتیم که نزدیک محل اقامت بود. بعد از ناهار، دستهجمعی به طرف بازار و گردش داخل شهر رفتیم. مغازهها داشتند کمکم می بستند. بعد از گشتن در بازار به سمت بلوار حبیب بورقیبه رفتیم و در این بلوار زیبا پیادهروی کردیم و همان جایی که روز اول بستنی خوردیم، به مناسبت خسارتی که از جیبمان رفت، بستنی خوردیم. شب به اقامتگاه برگشتیم. خوشبختانه مسئول آنجا به ما اجازه دادند تا شب بمانیم. حدود ساعت ۱۱ شب هم تاکسی گرفته و به سمت فرودگاه رفتیم که صبح به طرف استانبول پرواز کنیم.

ترک کشور تونس به طرف استانبول
شب هنگام به طرف فرودگاه تونس رفتیم. پرواز ما حدود ساعت ۷ صبح انجام میشد و ما شب را داخل فرودگاه گذراندیم و سعی کردیم روی صندلیها کمی بخوابیم. تا صبح به چرتزدنهای گاه و بیگاه گذشت و به زمان پرواز رسیدیم. پرواز ساعت ۷ صبح انجام شد، حدود ۳ ساعت هم زمان پرواز و با توجه به اختلاف ساعت شهر استانبول (۲ ساعت جلوتر از تونس) ظهر به بعد به استانبول رسیدیم. با توجه به اینکه پرواز استانبول به تهران از فرودگاه صبیحا انجام میشد و این فرودگاه فاصله زیادی از فرودگاه استانبول دارد، ما هتل را نزدیک صبیحا رزرو کردیم. برای رفتن به طرف فرودگاه صبیحا علاوه بر تاکسی، دو وسیله حمل و نقل عمومی وجود دارد: شاتل که هزینه ۳۰۰ لیر و مترو که هزینه آن حدود ۱۰۰ لیر تا ۱۱۰ لیر بود که با توجه به اینکه هزینه مترو حدود یک سوم شاتل میشد، تصمیم اکثریت مبنی بر استفاده از مترو بود.
به منظور رسیدن به فرودگاه صبیحا از طریق مترو، طبق راهنمایی های دوستان و بازبینی نقشه متروی استانبول، میبایست از سه خط به شرح زیر استفاده کنید:
1-خط بنفش یا یاسی رنگ (M5) را سوار شده و در ایستگاه گایری تپه پیاده شوید.
۲- سپس مترو باس را سوار شده و در ایستگاه اونالان پیاده شوید.
3- در نهایت خط سرخابی (M4) را سوار شده و در فرودگاه صبیحا پیاده شوید.
مطابق نقشه فوق با دوستان به راه افتادیم. این روش خیلی به صرفه است ولی مسلم است که در ازای کاهش هزینه، باید انرژی بیشتری مصرف کرد. وضعیت من آن روز از همه دشوارتر بود، چون باید چمدانی به اندازه خودم را حمل میکردم. البته روی سطح زمین و پله برقی مشکل نداشتم چون چرخ داشت ولی جاهایی که پله برقی نبود، هنگام بالارفتن از پله ها به مشکل خوردم که البته دوستان در این مواقع به کمک آمدند. به غیر از کشیدن چمدان، بیخوابی هم اضافه شده بود که بیخوابی بیشتر آزار می داد. من هم در حین عوض کردن لاینهای مترو و چمدان کشی، ترانه درد و نفرین بر سفر باد را با خودم زمزمه میکردم .
خط سوم مسیری طولانی را طی میکرد که حدود ۵۰ دقیقه زمان برد، یعنی گویا سوار متروی فرهنگسرای اشراق به طرف صادقیه شده بودیم. خوشبختانه جای نشستن بود و من که از خواب رو به موت بودم، در حالیکه سرم را روی چمدان گذاشته بودم، خوابم برد. هتل ما در نزدیکی ایستگاه کورت کوی یعنی یک ایستگاه تا صبیحا قرار داشت که در این ایستگاه پیاده شدیم. از ایستگاه مترو هم حدود ده دقیقه تا یک ربع پیادهروی کردیم تا به هتل رسیدیم.
فکر میکنم حدود ۴ عصر بود که به هتل رسیدیم. هتل تمیز و دارای دو اتاق خواب، که نسبت به کیفیت قیمت بسیار مناسبی داشت و برای ۴ نفر، حدود ۴ و نیم میلیون پرداخت کردیم. البته دلیل اصلی ارزان بودن هتل، فاصله زیاد از اماکن توریستی و معروف استانبول بود، بطوریکه برای این هتل، شاید در محله تقسیم یا فاتح به نظر من، لااقل دو برابر این قیمت باید پرداخت میکردیم. پس از تحویل اتاق به دلیل بیخوابی، قید ناهار را هم زدیم. من بعد از دوش گرفتن، به رختخواب رفتم و حدود ۲ ساعتی خوابیدم. بعد از استراحت نسبتا خوب، غذا که تن ماهی و دلمه آماده بود را خوردیم .یکی از همسفران که بلیط برگشت به تهران را برای نیمه شب گرفته بود، باید سمت فرودگاه میرفت. سایر دوستان، ایشان را تا ایستگاه مترو بدرقه کردند ولی من به دلیل سرمای هوا، با دوستان بیرون نرفتم و تا صبح روز بعد اصلا از هتل خارج نشدم. دوستان هم بعد از بدرقه همسفر عزیزمان، ساندویچ و سیب زمینی بیرون خوردند و به هتل برگشتند و بدین ترتیب آخرین شب سفر پر ماجرای ما هم به پایان رسید.
آخرین روز سفر و ترک استانبول به سمت تهران
بعد از یک خواب خوب و دلچسب و خوردن صبحانه، شروع به جمع و جور کردن و بستن چمدان کردیم. از آنجائیکه باید اتاق را تحویل میدادیم، عجله ای برای بیرون رفتن نداشتیم. حدود ساعت ۱۱ و نیم اتاق را تحویل دادیم. به پیشنهاد یکی از دوستان به سمت منطقه کادیکوی رفتیم و همان خط طولانی مترو (خط M4) را سوار شدیم و در ایستگاه کادیکوی پیاده شدیم و شروع به پیادهروی در خیابانهای این منطقه کردیم. خیابان پر از مراکز خرید و کافه بود و جمعیت زیادی در رفتوآمد بودند. بعد از طی کردن خیابان به یک پارک ساحلی رسیدیم و حدود یک ساعت در این منطقه زیبا قدم زدیم و چند عکس گرفتیم.


مجددا سوار همان خط مترو شدیم و برای ناهار به طرف محدوده هتل رفتیم. با توجه به مقدار لیری که باقی مانده بود، برای ناهار یک پک دونر مرغ به همراه سیبزمینی سرخ شده و دوغ به قیمت ۱۸۰ لیر گرفتیم و در همان رستوران خوردیم. بعد از ناهار به طرف هتل رفتیم و با آب جوشی که پایین بود چای درست کردیم و بعد از زمان کوتاهی چمدانها را تحویل گرفته و به طرف ایستگاه مترو به راه افتادیم. فاصله ما تا فرودگاه فقط یک ایستگاه بود و انتهای مسیر وارد ورودی فرودگاه و بازرسی میشد .فرودگاه صبیحا گوگچن به نام دخترخوانده کمال مصطفی آتاتورک، نامگذاری شده است. ایشان اولین خلبان زن هواپیماهای جنگی در دنیا و اولین خلبان زن ترکیه میباشد.
پروازهای آنادولی جت و پگاسوس از این فرودگاه انجام میشود. این فرودگاه هم بزرگ و پر از مسافر هست. ساعت پرواز ما ۸ شب بود که خدا رو شکر، برعکس پروازهای تونس سروقت بدون هیچ تاخیر و زجری انجام شد. ساعت ۱۱ شب به بعد به فرودگاه امام تهران رسیدیم. بعد از طی مراحل کنترل پاسپورت و گمرک و خداحافظی از همسفران عزیزم، برای شرق تهران اسنپ گرفتم. خوشبختانه راننده اسنپ، آدم خوشرو و خونگرمی بود و تا منزل کلی حرف زدیم و بالاخره حدود ساعت یک بامداد، به خانه رسیدم و بدین ترتیب پرونده سفر 12 روزه به استانبول و تونس هم با کلی خاطرات خوب و چالش های موجود، بخیر و خوشی بسته شد.
آیا برای سفر به کشور تونس برویم؟
مهمترین جاذبههای گردشگری تونس به نظر من سواحل زیبای مدیترانه و آثار باستانی بجا مانده از امپراتوری روم میباشد. حال یک سوال مطرح است که آیا برای من ایرانی، سفر به تونس ارزش دارد یا خیر؟
همانطور که قبلا اشاره کردم به دو روش میتوانیم به کشور تونس سفر کنیم:
روش اول: توسط آژانسهای معتبر، که معمولا نحوه سفر به صورت لاکچری میباشد. هزینه سفر در این حالت حدود ۷۰ تا ۷۵ میلیون پول پرواز و حدود ۱۰۰۰ دلار هزینه هتل، ایاب و ذهاب و ورودی اماکن توریستی میباشد که در مجموع با سایر هزینهها، حداقل مبلغ ۱۶۰ میلیون در سال 1404 برای تونس باید در نظر گرفت. اگر شما جزو طبقه نسبتا مرفه جامعه هستید، گزینه خوبی است، زیرا پرواز مستقیم و هتلها ۴ ستاره و در شهر حمامات به احتمال زیاد ریزورت است. مشکل تاکسی گرفتن با قیمت مناسب، اتوبوس سوار شدن و کرایه ماشین و دردسرهای مربوطه را نخواهید داشت و با توجه به پرداخت پول زیاد، انرژی زیادی مصرف نمیکنید و از سفر لذت بیشتری خواهید برد. ولی اگر مثل من جزو طبقه متوسط بوده و درآمد معمولی دارید، من اصلا سفر به تونس با آژانسهای گردشگری را توصیه نمی کنم چون ارزش چنین هزینهای را ندارد و شما با این پول کشورهای به مراتب زیباتر و خاصتری را میتوانید ببینید و حتی ممکن است بتوانید با کمی هزینه بیشتر به دو کشور زیبا و توریستی مانند تایلند و روسیه یا روسیه و هند سفر کنید. البته باز تصمیمگیرنده نهایی شما هستید.
روش دوم: بهترین روش سفر به تونس برای طبقه متوسط، روشی است که برایتان شرح دادم. بهتر است ۴ نفر شوید و اقامتگاه را از سایت بوکینگ رزرو کنید. اگر خانه بگیرید بهتر است چون امکان آشپزی مختصر و مفید خواهید داشت. از ایران هم خورشتهای آماده بخرید و کمی برنج ببرید، در هزینه غذا خیلی صرفه جویی خواهد شد ضمن اینکه میتوانید از تونس گوشت، مرغ، ماهی و انواع سوسیس و کالباس به قیمت مناسب بخرید و غذاهای خوشمزهای درست کنید. اگر مثل ما در فصل غیرتوریستی سفر کنید هزینهها کمتر خواهد شد و هوا هم برای گردش خیلی بهتر است ولی احتمالا تفریحات آبی را از دست میدهید. البته باید ببینید در سفر چه چیزی اولویت دارد.
در نهایت اگر جزو افرادی هستید که نمیتوانید به روش دوم هم به تونس سفر کنید، فدای سرتان، تشریف ببرید و از سواحل زیبای کشور خودمان لذت ببرید. به قول یکی از بزرگان ( احتمالا فروید) وقتی چیزی را که میخواهی نداری، باید چیزی را که داری، بخواهی. سواحل ایران خصوصا جنوب کشور، هم از لحاظ زیبایی طبیعی، از سواحل تونس بهتر است و هم آب و هوای به مراتب بهتری دارد.
نکات مهم و چکیده سفر به تونس
در این بخش نکات مهم بطور خلاصه ارائه میشود، گرچه در بخشهای قبلی نیز شرح داده شده است:
1-برای خرید مایحتاج روزانه، سعی کنید از سوپرمارکت و فروشگاههایی که دارای اتیکت قیمت هستند، خرید کنید. در مغازههایی که اجناس فاقد برچسب قیمت هستند، حتما قبل از خرید، قیمت را بپرسید، چون احتمال کلاه گذاشتن سر توریستها وجود دارد.
2-کشور تونس، محل مناسبی برای خرید نیست. اغلب اجناس را میتوانید به نصف یا یک سوم قیمت در ایران خریداری کنید. اجناس مناسب برای خرید و سوغاتی کیف و کفش چرم، انواع صابونهای معطر، روغن آرگان و برخی از صنایع دستی تونس (صرفا برای یادگاری) میباشد.
3-اغلب مردم تونس خونگرم و مهماننواز بوده و نسبت به ایرانیها مهربان هستند. دلایل اصلی میتواندمسلمان بودن و احتمالا حمایت کشور ایران از فلسطین باشد. طوری با ایرانیها برخورد می کنند که گویی هر سال کلی ایرانی روانه تونس میشوند. در کنار اکثریت خوب، مراقب اقلیت کلاهبردار باشید که چند مورد را قبلا ذکر کردهام.
۴-اگر بدون تور قصد سفر به این کشور را دارید، در صورتی که 3 نفر یا بیشتر هستید بهتر است اتومبیل کرایه کنید چون مقرون به صرفه بوده و در زمان و انرژی شما هم صرفهجویی خواهد شد. حتما از نقاط مختلف ماشین، خصوصا صندوق عقب و لاستیک زاپاس عکس و فیلم بگیرید. به نظر میرسد برخی از شرکتهای کرایه ماشین، افراد درستی نباشند.
۵- حداقل یک نفر در گروه سیمکارت تونس را تهیه کند. قیمت آن مناسب و بسیار کاربردی است.
6- در صورت خرید پرواز غیر مستقیم، با توجه به بینظمی پرواز استانبول به تونس و بالعکس، حتما یک شب اقامت در استانبول را مد نظر قرار دهید و یا هنگام خرید بلیط تهران استانبول و بالعکس، گزینه کمی گرانتر را انتخاب کنید در این حالت با پرداخت مقداری هزینه بیشتر، امکان کنسل کردن تا ۱۲ ساعت قبل از پرواز بدون جریمه را خواهید داشت.
7-پیشنهاد میکنم حداقل ۲ روز کامل در شهر زیبای حمامات اقامت کنید و از فضای زیبای این شهر لذت ببرید. اگر وقت کم دارید، شهر نابل را حذف کنید، گویا فقط برای خرید به این شهر میروند که شما می توانید خرید مختصر خود را از بازار شهرهای سوسه و تونس انجام دهید.
8-منطقه کارتاژ و سیدی بوسعید به هم نزدیک هستند. اگر خسته نمیشوید هر دو را در یک روز ببینید. صبح زود به کارتاژ بروید که آفتاب آزارتان ندهد و عصر به سیدی بوسعید بروید.
کلام آخر
در نوشتن سفرنامه و شرح وضعیت و مناطق توریستی کشور تونس، سعی من بر این بود که منصف باشم و اغراق نکنم. معایب این کشور را در کنار محاسن و زشتی ها را در کنار زیبایی ها، شرح دهم و تبلیغات بیمورد نکنم تا شما عزیزانی که اغلب به سختی پول پس انداز میکنید، با دیدی بازتر مقصد سفرتان را انتخاب کنید.
درپایان این سفرنامه جا دارد تشکر کنم از همسفران عزیزم که زحمت رزرو اقامتگاهها را کشیدند، برنامهریزی کردند و در کارهای خانه و آشپزی هم بسیار همراه بودند.
امیدوارم این سفرنامه برای هموطنان عزیز مفید باشد. با آرزوی موفقیت و سفرهای جذاب برای شما.