10
24.3K
21 دی 1392 19:44
برای سفر ماه عسل در مهر ماه سال 89، درست یک هفته پس از مراسم عروسی تصمیم گرفتیم به تایلند سفر کنیم. بیشتر ترجیح میدادیم به ترکیه بریم ولی چون فصل پاییز تو ترکیه هوا سرد میشه، علتمون برای انتخاب این کشور آب و
بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی چند ماهی بود که قصد مسافرت دسته جمعی داشتیم، اما از اونجایی که کارمند بودیم و نمی تونستیم با هم مرخصی بگیریم به تعویق می افتاد تا اینکه بالاخره اواسط شهریور همگی موفق شدیم یک هفته ای
آغاز سفر: سفر من به اتفاق همسرم در روز دوازدهم خرداد از پایانه غرب تهران به سمت تفلیس آغاز شد.از آنجا که من و همسرم بسیار عاشق سفر هستیم مسیر زمینی را برای سفر انتخاب کردیم تا بتوانیم شهر ها و جاده هایی را
من پریسا هستم. دختری 34 ساله اهل و ساکن تهران، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ادبیات نمایشی دانشگاه تهران. شهریور 91 با همسرم امین ازدواج کردم. روزهای آخر بهمن پارسال برای دیدار خانواده همسرم که در بندرعباس زندگی می کنند به همراه خواهر و مادرم به
امروز که این سفرنامه را می نویسم 4 سال از سفر به کشور مالزی می گذرد ولی همچنان خاطرات شیرین آن سفر هنوز در یادم باقی مانده است . اواسط آذرماه 88 بود که من و همسرم تصمیم گرفتیم برای اولین سفر خارج از
حوالی ساعت30/2 بعد از ظهر جهت صرف آخرین ناهار شرکت بهK.F.C داخل شهر جیپور رفتیم و مثل ناهارهای قبلی یک ساندویچ کوچولو خوردیم البته با بستنی و نوشابه و سیب زمینی سرخ کرده.چون خریدهامون زیاد بود از راننده خواهش کردیم مارو به هتل ببره تا
مقدمه و توصیه های اولیه: از سه ماه قبل از سفر کلیه سفرنامه ها و مطالب مربوط به هندوستان را از اینترنت استخراج ومطالعه کرده بودم.می خواستم با اطلاعات کامل گام در این سفر بگذارم.چون عمر انسان محدود و تعداد کشورها اونقدر زیاده که
قلعه آمر بسیار بزرگ و دیدنی است و مربوط به مهاراجه های ایالت راجستان بود که پایتخت آنها شهر جیپور بود و در طی گذشت سال ها هر مهاراجه بنایی جدید به آن اضافه کرده است به همین علت گشتن در آن زمان زیادی طول
سفر از آنجایی شروع شد که در اواخر اسفند سال ۹۱ قرار شد که برای تعطیلات عید به همراه همسرم از طریق وان به استانبول و ازمیر و کوش آداسی سفر کنیم که بنا به دلایلی این سفر لغو شد و در یک هفته مانده
شاید خیلی از شما مثل من، وقتی اسم طبس رو میشنوید تنها ذهنیتتون طوفان شن باشه. یه کویر بی آب و علف و کسل کننده. اما جالبه که بدونید سخت در اشتباهید. فکر میکنم خالی از لطف نباشه که یه سری هم اونورا بزیند. شاید
مدتی بود هوای سفر به سرزمین سحرآمیز مالزی را در سر داشتیم. این اولین سفر ما به شرق آسیا بود که سایت وزین لست سکند، امکان آن را برایمان فراهم کرد. من بیش از دو سال است که تورهای لحظه آخری را از طریق این
برای همهی ما مسیر مشهد، مسیری خاطرهانگیز است که از کودکی تا پیری، به روشهای مختلف، جادهیی و ریلی، آن را طی کرده و با مقطع به مقطعش خاطره داریم. مسیر کمی طولانی است، اما پر از نشانه است. از شهرهای آشنا، تا زاویههایی
من در تاریخ 24 آبانماه 91 (15 اکتبر 2012) سفری 5 روزه به شهر گوانگجو چین داشتم که قصدم بازدید از نمایشگاه کانتون (Canton Fair) و تجارت بود.این نمایشگاه بزرگترین نمایشگاه دوره ای تولیدات کشور چین محسوب میشه و در هر سال دو نوبت
روز پنجم: باز هم باتومی صبح بیدارشدیم و به این جمع بندی رسیدیم که اون شب به تفلیس برگردیم و از اونجا به ایروان بریم. برنامه این بود که بریم ایستگاه قطار و بلیط بگیریم و بعد بریم بوتونیکال گاردن باتومی.
اردیبهشت سال 90 به اتفاق یکی از دوستانم و همسران محترممون تصمیم گرفتیم که با هم همسفر بشیم و چند روزی رو به سمتی بریم. پس از بالا و پایین کردن مقاصد مختلف با توجه به تعریف زیادی که از منطقه قفقاز شنیده بودم و
استانبول در مرز ایران و ترکیه کیلومتر اتومبیل را صفر کرده بودم و بعد از طی 2950 کیلومتر وارد استانبول شدیم . با ورود به استانبول ترافیک شدید تر شد تا جایی که بر روی پل معروف داردانل به آهستگی حرکت
در هتل لندن که توسط زنی انگلیسی اداره می شد اقامت کردیم با پرداخت شبی 120 لیرالبته با صبحانه . London hotel هتل لندن در واقع رستوران بزرگی بود که در باغی زیبا ساخته شده بود به سبک گاردن بیرها و در کنارش
نکته : برای صحبت کردن با اشخاص خارجی بهترین کار مودبانه در خواست چیزی کردن است و یا سئوال پرسیدن است و اگر طرف با لبخند و حوصله جواب شما را داد و او هم چیزی از شما پرسید به مکالمه ادامه دهید ولی
به نام حقیقت روزمرگی زندگی و تکرار اتفاقات موجب بی حوصلگی و کج خلگی من شده بود و نیاز به مسافرت را حس می کردم ولی از طرفی دوست نداشتم تنها و یا با دوستان به سفر بروم . دلم می خواست
ضرب المثل معروف بسیار سفرباید تا پخته شود خامی به تنهایی حق مطلب را در مورد سفر و تجارب حاصل از اون بیان می کنه و بزرگترین تحفه و توشه سفر کسب تجربه های جدید و آشنایی با دنیاهای تازه هست . ولی